در این مطلب به معرفی چند کتاب برای داستان نویسی میپردازیم
آغاز کردن داستان، یکی از سختترین کارها برای نویسندگان است. شاید اگر این سنگ بزرگ از جلوی پای نویسنده برداشته شود بقیهی کار برای او ساده باشد. دلیلش این است که هر داستاننویسی از خود توقع دارد آغاز داستانش درخشان و پرکشش باشد. در شعر نیز از دیرباز آغازیدن با بیتی زیبا که چکیدهای از مفاهیم کلی شعر را در خود داشته باشد با نام آرایهی براعت استهلال شناخته میشده است. نادر ابراهیمی این نام را برای کتابی که دربارهی نحوهی شروع کردن داستان نوشته، برگزیده است.
در میان کتابهای آموزش داستاننویسی کمتر کتابی وجود دارد که این اندازه کاربردی باشد و بعد از گذشت سالها هنوز هم برای علاقهمندان به داستاننویسی راهگشا باشد. جمال میرصادقی در این کتاب عناصر داستان را دقیق و جامع معرفی میکند و تقریباً چیزی را از قلم نمیاندازد. برای هر عنصر داستانی هم مثالهایی از داستانهای ایرانی و خارجی ذکر شده است.
کتاب این سو و آن سوی متن، عباس معروفی
حتما شنیده اید که می گویند سواره خبر از دل پیاده ندارد، و لابد هر روزه عابران پیاده را می بینید که می روند یا می آیند. اما روی واژگان تا چه حد دقت کرده اید؟ عابران پیاده در داستان نویسی از دید من کسانی هستند که می نویسند بی آنکه بخوانند. عابران پیاده ادبیات کهن پارسی را بلد نیستند حتی از رو بخوانند، چه رسد به فهمش. عابران پیاده همیشه چند نام ردیف می کنند و برای مرعوب کردن مخاطبان خود، اسم نویسندگان خارجی را بلغور می کنند. عابران پیاده زبان شان بیشتر از گوش شان فعال است. بیشتر حرف می زنند تا گوش دهند. عابران پیاده دیگران را مسبب عقب ماندگی خود می دانند و کم کاری خود را به حساب دیگران می گذارند. عابران پیاده دمدمی مزاجند، همه کاره اند، ابوالمشاغل اند، در هر هنری دستی دارند و از بس عجله می کنند و کم حوصله یک راه را نمی گیرند که بر آن پا بکوبند و هموارش کنند، مدام در راه های مختلف سرک می کشند و همه را نیمه کاره رها می کنند. عابران پیاده برای اثبات خود شروع می کنند به خرده گرفتن از نویسندگان بزرگ. به جای آن که میخ خود را به دیوار بکوبند؛ دیگران را مقلد و ضعیف و سارق می خوانند. و برای همین دنیا پر از متوسط ها شده. داستان نویس سواره دستش پر است، و تو آرامش را در چهره اش می خوانی. انگار بر صندلی قطار یا اتوبوسی تکیه داده و دارد تمامی جهان را از نظر می گذراند.
"قصه نویسی" از مدرن ترین آثار آموزش داستان نویسی به زبان فارسی محسوب می شود که دکتر "رضا براهنی" نویسنده و شاعر بزرگ معاصر، آن را به رشته ی تحریر درآورده است. با وجود این که از عمر کتاب "قصه نویسی" چیزی بیش از نیم قرن می گذرد، اما همچنان اثری خلاقانه و نوگرا به حساب می آید و بارها جهت تجدید چاپ، مورد ویرایش و بازبینی قرار گرفته است.
"رضا براهنی" در بخش اول کتاب "قصه نویسی"، به ضرورت نقد درباره ی قصه می پردازد و ویژگی های قصه نویس حرفه ای را با قصه نویس غیرحرفه ای مقایسه می کند. در ادامه با اشاره به علت های تاریخی پدیدار شدن قصه، اجزای آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و سپس به مقایسه ی قصه نویس و روزنامه نگار و قصه ی فرمایشی و اخلاق حزبی می پردازد و تعهد و مسئولیت های قصه نویس را در عصر شب بیان می کند. در بخشی از کتاب که ساختمان قصه نام دارد، عوامل مختلفی نظیر تجربه، جدال، حادثه، نقش راوی، شخصیت، طرح و توطئه، زمینه، محیط یا فضا، لحن، سبک و الگو مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه ی کتاب با پدیده ی قصه ی روانی، و تفاوت های دید کلاسیک، رمانتیک و مدرن مواجه هستیم. بدیهی است که نویسنده در این کتاب به "قصه نویسی" در ایران نیز پرداخته و آثار "صادق چوبک"، "صادق هدایت"، "جلال آل احمد"، "ابراهیم گلستان"، "علی اکبر دهخدا" و "محمدعلی جمال زاده" را از نظرگاه های مختلف مورد نقد قرار می دهد که در این بین به صورت گسترده تر و ریزبینانه تری، آثار "صادق چوبک" را زیر ذره بین برده است.
یکی از کتابهای ساده و کمحجم اما بسیار حیاتی برای همهی نویسندگان، این کتاب علی صلحجو است. اهمیت این کتاب را در بلبشویی که نثر نویسندگان معاصر ما از آن رنج میبرد میتوان درک کرد. در حالی که عدهای اصلاً معتقد به شکستهنویسی نیستند، خیلیها تمام داستان یا لااقل گفتوگوهای داستانشان را محاورهای مینویسند حال آنکه پایبند به هیچ قاعدهای برای شکستهنویسی نیستند. صلحجو اینجا قواعد بسیار دقیقی وضع کرده است که حتی به درد وضعیت افتضاح شکستهنویسی در گفتوگوهای فضای مجازی هم میخورد.