رفتار سازمانی چگونگی اداره یک سازمان را مشخص میکند، جایی که در یک صنعت خاص قرار میگیرد و آینده خود را در چه وضعیتی قرار میدهد. این موضوع بسیار مهم است، زیرا در هسته اصلی یک سازمان، منابع انسانی قرار دارد که رفتار و تعاملات آنها در هر سطحی، نوع فعالیتها و فرایندهای سازمان را تعیین میکند، خواه آن شرکت خدمات درمانی را برای میلیونها نفر فراهم کند یا کالاهای خانگی را در یک فروشگاه عمومی کوچک بفروشد.
مجموعه عقاید، اعمال، باورها و طرز تلقیات یک فرد را رفتار می گویند. از نظر رفتار گرایان که از بعد مکانیکی به انسان نگاه میکنند:
• انسان را از طریق رفتار باید شناخت.
• منشأ رفتار محرکها هستند.
• محرکها محیطی هستند.
رفتار، رویکردي هدف مدار است. یعنی رفتار ما عموماً با میل رسیدن به هدفی خاص بر انگیخته میشود. رفتار گاهی ارادي (آگاهانه) و گاهی غیر ارادي (ناآگاهانه) است. کارکنان همیشه از چیزهایی که میخواهند، آگاه نیستند. از این رو، بسیاري از رفتارهاي آنها تحت تأثیر نیازها یا انگیزههای نا خودآگاه قرار میگیرد. واحد اساسی رفتار، فعالیت است. در واقع، هر رفتاري از سلسلهای فعالیت تشکیل میشود. قدم زدن، صحبت کردن، خوردن، خوابیدن، کار کردن و... هر یک از مجموعهای از فعالیت تشکیل شدهاند.
گاهی در یک زمان بیش از یک فعالیت انجام میدهیم. بطور مثال هنگام صحبت کردن با کسی در حین قدم زدن یا رانندگی کردن. گاهی نیز انجام دادن یک کار یا فعالیت را نسبت به سایر کار یا فعالیتهایمان ترجیح میدهیم. دلیل آن این است که انگیزه براي انجام آن کار یا فعالیت در ما قدرت بیشتري یافته است. پس، مدیران باید به این هستند که کدام انگیزهها یا نیازهاي کارکنان، عمل معینی را در زمان خاصی موجب میشود.