انعکاسش روی شیشههای شفاف پنجره برج طبقه نه افتاده و به بیرون خیره شده. هیچ صدایی به گوش نمی رسد و محیط کاملاً ساکت است. بوران برف را تماشا میکند ولی فکرش اینجا نیست. حتی وقتی در محیط بیرون هم نباشی میتوانی با تماشای آن از پشت پنجره ، سرمایی که میتواند به مغز استخوان برسد را حس کنی. هیچ کسی بیرون نیست. حتی حیوانها هم از سرما جرأت بیرون آمدن از پناهگاهشان را ندارند.
یک نفس عمیقی می کشد و با آهی آن را بیرون می دهد. قهوهاش را فوتی میکند و یک قلپ از لیوان کاغذیش میخورد. لیوان را روی طاقچه جلو پنجره می گذارد. ساعت هوشمند مشکی اش را با اثر انگشت باز میکند تا آب و هوا را چک کند.
اول ساعت را میبیند. ساعت نُه صبح، بیست و چهار دسامبر سال دو هزار و پنجاه میلادی.
لوسیل گفت:
- هی لونا آب و هوا رو شرح بده.
لونا (منشی هوشمند ساعت مچی هوشمند) گفت:
- دما، منفی بیست درجه سانتی گراد و هوا ابری میباشد. لطفاً هنگام خروج از منزل لباس گرم بپوشید یا تا حد امکان از منزل خارج نشوید.