در نگاه آب اثر میثم نکوئی در قطع رقعی در 93 صفحه توسط نشر زرین اندیشمند روانه بازار دیجیتال شد .
برای سفارش این کتاب میتوانید از طریق اینستاگرام و دیجیکالا اقدام نمایید.
میثم نکوئی متولد ۱۸ بهمن ۱۳۶۵ در روستای سفید چشمه از توابع شهرستان رامیان در استان گلستان زاده شد است.
وی نوشتن را از سن ۱۵ سالگی(از سال هشتاد شمسی) با شعر نیمایی آغاز کرد و سپس به نوشتن هایکو(شعر کوتاه ژاپنی) گروید، و در همین دوران، یعنی سال های میانی دهه ی نود شمسی، بود که تصویرسازی و به کارگیری آرایه های ایماژ و ایجاز یا کوته نویسی را آموخت و با خود همراه کرد تا در ادامه ی سفر ادبی خود به مطالعه و تحقیق در زمینه ی اساطیر و فرهنگ ملل روی آورد و قدم به این عالم فراخ نهاد که از ابتدای ظهور بشر تا به امروز کشیده شده است. میثم نکوئی به علت رشد و پرورش یافتن در طبیعت جنگلی و سرسبز شمال ایران، منبع الهام خود را در طبیعت می جوید و محوریت فعالیت ادبی خود را بر پیوند دادن و بازگرداندن انسان به اصل و سرمنشا خود یعنی آن ذات بدوی که با محیط زیست طبیعی آمیخته بود، قرار داده است و در این راه توانست قلم شاعرانه ی خود را بیابد و در نخستین داستان کوتاه خود با نام " در نگاه آب " سعی کرده است به صورت موجز و با استفاده از تصاویر گاها اسطوره ای و افسانه ای، خواننده ی امروز را که به شدت با جهان ماشینی و تکنولوژیک دست به گریبان است رهایی بخشد و به سوی طبیعت و ذات ماهویش سوق دهد.
از این نویسنده، در آینده بیشتر خواهیم خواند و آثار بیشتری خلق و منتشر خواهد شد.
هیچکس حقیقت را انکار نمی کند، با این وصف چه کسی می تواند تخمین بزند که ما چه قوه ی خیال بی حصری در سر خود داریم! این نوع جدیدی از نگاه است برای باز آفریدن و جان بخشی به آنچه ایستا می خوانیمشان، تا قدرت بیان بدهیم به آنچه که در فضا آواره است، مانند ریسمان های انرژی.
جهانی از نمادها در ما زندگی می کنند، به این روش می گذاریم شعر از نماد بارور شود و چه شعری جز شعر "سورئال" با آن بیان موجز مناسب جان بخشیدن به حلقه های پیچ در پیچ خیال است! خضوصیت شعر سورئال این است که تا بی نهایت اشارتگر است، آینه ی مشترکی است که هر کس در آن چیزی را می بیند که قدرت باصره اش اجازه ی مشاهده آن را می دهد، کمبود ژرف نگری باعث می شود هیچ چیز عمیقی درک نشود.
شاعر در شعر سورئال یک موجود جاودان است، گویی پس از نوشیدن از اکسیر جاودانگی در مرکز هستی در حرکت است و به هر کجا پا می گذارد همچنان برای او مرکز هستی است، پس باید آن چیزی را بنویسد که با گذشت زمان گزندی نبیند و غباری بر آن ننشیند، همچنان تازه بعد از هزاره مثل شبنم صبح، و این میسر نیست جز با شناخت ناخودآگاه و آشنایی با مکانیسم خودآگاه و بازشناسی این دو از یکدیگر و تصمیم بر زیستنی بنابر اراده ی آگاهانه در ابعادی ناشناخته اما همچنان دست یافتنی. برای مثال؛ آواز جغد در نیمه شب جنگل، زیر نور ماه، که به آن علاقه ی غیر قابل وصفی دارم، می تواند ما را به جنگل درون وجود خودمان بخواند تا شروع به موشکافی این منظره ی مبهم شنیداری کنیم و به ریشه های روان شناختی این تجربه ی حسی نزدیک شویم و دریابیم که عقل قادر به درک این حس نیست، زیرا که یک انتهایش در شناخته و انتهای دیگرش در وادی ناشناخته است.
شعر سورئال به شاعر اجاز می دهد تا گردشی آزاد در تمام ابعاد و سطوح داشته باشد و دست به انتخاب بزند که چه تصویری را می خواهد نقاشی کند. شاعر برای جانشین کردن واقعیت با سورئال به قوه ی خیال منحصر به فردی نیازمند است، به این دلیل می گویم منحصر بفرد زیرا هر شاعر می تواند یک جهان از بی نهایت جهان را نمایندگی کند که در آن آزاد است، اما این آزادی بایستی به گونه ای سالم و سازنده باشد.