کتاب مفتون اثر سمیه کوچ یا ترجمه ی رویا مرسلی و مینا مرسلی چاپ شده توسط نشر زرین اندیشمند
کتاب مفتون اثر سمیه کوچ و ترجمه شده توسط مینا مرسلس و رویا مرسلی که در قطع رقعی توسط نشر زرین اندیشمند منتشر شد و روانه بازار نشر شد. برای تهیه این کتاب میتوانید از طریق سایت گالری کتاب و سایت های فروش کتاب اقدام نمایید.
چه چیزهای زیادی برای از دست دادن در این دنیا وجود دارد. مهمترینش هم عمر است که مثل آب جاری می شود و می رود. غم و اندوه زیادی در طی زندگی صورت انسان ها را لمس می کند و یا در پی سعادتی که گمان می کرد هرگز به پایان نمی رسد، سرگردان می شود. در این وهله انسان مدام چیزهایی از دست می دهد. مثل مال و ملک، دوست و همسر، سلامتی و خوشبختی و با غصه خوردن برای همین ها زمانش به پایان می رسد. با غم از دست داده هایش، نمی داند چطور ثانیه ها نفس او را می رباید. ناگاه متوجه می شود عمرش به پایان رسیده و سال هایی که بی اراده در پنجه های غم تسلیم شده بود، ناپدید شده اند. ای انسان آگاه باش هر نفسی که می کشی دیگر برنمی گردد.
سالها پیش دو گل صحرایی عاشق هم میشوند. هر بهار مانند بقیه گل باز کرده و بهار را در آغوش میکشیدند.
در اوایل بهاری یکی از این گلها به معشوقهاش میگوید که: «ما همانند بقیه بهار آینده گل باز نکنیم. در دل زمستان که همه از سرمای زمستان فراریاند بشکفیم تا همهی طبیعت مال ما باشد و فقط ما دوتا مال هم!» و دیگری قبول میکند.
درحالیکه یکی منتظر زمستان و برف بود تا گل باز کند دیگری به وفای خود عهد نکرده و در بهار غنچه میدهد.
از آن روز به بعد، گل یخیای که در هوای برفی زمستان گل میدهد و چشم به راه عشقش میماند؛ «کاردِلَن » میگویند و گلی که عشقش را در نیمه راه تنها رها میکند؛ «هَرجایی » میگویند.....