جین آستین زادهی 16 دسامبر 1775 و درگذشته 18 ژوئیه 1817 نویسندهی قرن نوزدهم انگلیسی است که اثارش ادبیات غرب را سخت تحت تاثیر قرار داد.
جِین آستِن( Jane Austen)، زاده ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ و فوت شده در تاریخ ۱۸ ژوئیهٔ ۱۸۱۷است. نویسنده قرن هجدهم و نوزدهم انگلیسی است که آثارش تأثیر گستردهای بر ادبیات غرب گذاشت. شناخت او از زندگی زنان و مهارتش در نشان دادن ظرائف زندگی او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کردهاست.
جین آستین که گاهی در فارسی جین اوستین هم نامیده شده است یکی از برجستهترین نویسندگان ادبیات کلاسیک انگلستان است. او شانزدهم دسامبر سال 1775 در روستای «استونتن» در منطقهی «همپشر» انگلستان به دنیا آمده است.
خالق «غرور و تعصب» تمام سالهای زندگیاش را در میان دوستان و خانوادهاش در انگلستان گذرانده است و برخلاف شخصیتهای داستانهایش هرگز ازدواج نکرد. سال 1783 برای مدتی جین و خواهرش «کاساندرا» برای تحصیل به آکسفورد فرستاده شدند و سپس همراه معلمشان به ساوت همپتون رفتند؛ اما شیوع بیماری تیفوس باعث شد دخترها در مدتزمان کوتاهی به خانه برگردند. پسازآن یکبار دیگر نیز این دو خواهر به مدرسه شبانهروزی فرستاده شدند اما بالا بودن هزینهها باعث شد مجبور شوند به خانه برگردند. پس از آن جین هرگز دیگر محیط خانوادگی را ترک نکرد. جین آستین از سال 1809 به همراه مادر و خواهرش در «چاوتون» منطقهای در همان نزدیکی محل تولدش در «همپشر» زندگی میکرد. او تنها در چند ماه آخر عمرش که از بیماری رنج میبرد، برای اینکه نزدیک پزشکش باشد در «وینچستر» منطقهای نزدیک لندن زندگی کرد.
از جزئیات زندگی و روابط جین آستین اطلاعات دقیق و زیادی در دست نیست، تنها منبع اطلاعاتی دقیقی که دربارهی او وجود دارد نامههایی شخصیای است که برای افراد مختلف خانوادهاش بهخصوص خواهرش «کاساندرا» نوشته است. هرچند بیشتر این نامهها سوزانده شدهاند و تنها بخش اندکی از آنها باقیمانده است. جین و خواهرش کاساندرا رابطهی بسیار صمیمیای باهم داشتند و بهترین دوستان همدیگر بودند
اطلاعات محدودی دربارهی خانوادهی آستین وجود دارد، «a mirror of jane austein» نام کتاب زندگینامهای است که «جیمز ادوارد آستین» برادرزادهی جین آستین دربارهی او نوشته است. در این کتاب که سال 1871 منتشر شد نکات بسیار جالبی دربارهی او آمده است. یکی از برجستهترین مسائلی که در این کتاب به آن اشارهشده و احتمالاً در سرنوشت جین و تبدیلشدنش به نویسندهای ماندگار نقش قابلتوجهی داشته است، وجود کتابخانهای بسیار بزرگ در خانهی پدریش بود. این کتابخانه بیش از 500 جلد کتاب داشته و درنتیجه جین در روزگار نوجوانی و کودکی فرصت این را داشته است تا تعداد زیادی از آثار مختلف ادبی، از ادبیات عامهپسند تا ادبیات فاخر را بخواند و آنها را لمس کند.
جین آستن با نگارش چهار رمان عقل و احساس، غرور و تعصب، منسفیلد پارک و اما به ترتیب در سالهای ۱۸۱۱، ۱۸۱۳، ۱۸۱۴ و ۱۸۱۶ در زمان حیات جین آستن نام خود را بهعنوان نویسندهای صاحبسبک به ثبت رساند. رمانهای نورثنگرابی و ترغیب در سال ۱۸۱۸، یعنی بعد از مرگ نویسنده، به چاپ رسیدند. دو اثر به نامهای لیدی سوزان و واتسنها که ناتمام ماندهاست نیز از کارهای اولیهٔ جین آستن باقی ماندهاست. او پیش از مرگ مشغول نوشتن رمانی به نام سندیتن بود که قسمتهای پراکندهٔ آن در دست است. وی با خواندن کتابهای متفاوت یادگرفت از چه چیزهایی پرهیز کند تا داستانهایش جالب و خواندنی شوند. به همین دلیل سبک جین آستن در شیوه نگارش منحصر به فرد است و صدای راوی رمان را با عمیقترین احساسات شخصیتهای قصه پیوند میزند. بطوریکه با خواندن داستانهای وی میتوان پا جای پای شخصیتهای رمانهای او گذاشت. جین آستن در محیطی نسبتاً منزوی زندگی کرد و اوقات خود را بیشتر به نوشتن گذراند. به نظر نقادان، او نبوغی دووجهی داشت: هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدمها را خوب میشناخت. این دو وجه در نوشتههای او نیز تجلی یافتهاست. زندگی اجتماعی و خانوادگی محملی است که نویسنده به کمک آن، با ژرف اندیشی، دربارهٔ انسانها و روابط آنها قضاوت میکند و نظر میدهد. جین آستن، غالباً زنان نویسنده هم دوره خودش را به خاطر سبک دراماتیک و خستهکننده قصههای عاشقانه در رمانهایشان دست میانداخت.