میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال 1054 هجری قمری در ساحل رود خانه گنگ در شهر عظیم آباد به دنیا امد. او از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت وبا طریقه صوفیه نیز آشنا بود.
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس، (1054–1133) متخلص به بیدل، و نیز مشهور با نام بیدل دهلوی، شاعر پارسیسرای سبک هندی در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است.
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانه ی «گنگ» در شهر عظیمآباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهی صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص میکرد تا این که بنا به گفتهی یکی از شاگردانش هنگام مطالعه ی گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بی نشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد. علاوه بر دیوان اشعار، آثاری در نثر دارد که از آن جمله میتوان به رقعات، نکات و چهار عنصر اشاره کرد. وی در تاریخ چهارم صفر ۱۱۳۳ هجری قمری در دهلی درگذشت.
پدر بیدل نیز در زمرۀ سپاهیان بود اما این شغل را در جوانی رها کرد. او ارادت فراوانی به صوفیان «قادریۀ» هندوستان داشت و به همین دلیل نام پسر خویش را هم نام شیخ عبدالقادر گیلانی صوفی مشهور انتخاب نمود.
بیدل در 5 سالگی پدر خود را از دست داد و از آن پس مادرش به او قرآن و الفبای فارسی را آموخت اما روزگار با او یار نبود و مادرش را نیز یک سال ونیم بعد از فوت پدر از دست داد و سرپرستی او را عمویش، میرزاقلندر که فردی سپاهی با خوی درویشی بود، برعهده گرفت. میرزاقلندرعموی بیدل او را به آموختن ادبیات عرب دعوت نمود اما بعد از ده سالگی او را از مدرسه بازداشت و با خود به حلقۀ درویشان برد.
بیدل زبان های فارسی و عربی را نیز در مکتب آموخت و با زبان بنگالی، زبان اردو، سانسکریت و ترکی آشنایی یافت و در شش سالگی قرآن را ختم کرد. بیدل همواره همواره ذوق شاعرانۀ خود را از عموی خویش می دانست و نخستین سروده هایش را بر عمویش، عرضه کرد.
بیدل در 1069ق در 17سالگی به سپاهیان میرزاعبدالطیف، از امرای شاهزاده شجاع، پیوست اما پس از مدتی آنان را رها ساخت و به همراه دایی خود به شهر «کَتَک» رفت و 4 سال نزد او به سربرد.
پس از درگذشت میرزا ظریف بیدل به دهلی رفت و در آنجا زندگی نمود. از بیدل فرزندی برجای نماند. در اواخر عمر او صاحب فرزندی شد که بیش از چهار بهار زندگی نکرد و در سوگ او سروده ای جانگداز دارد.
در آثار بیدل، افکار عرفانی با مضامین پیچیده، استعارات، و کنایات بههم آمیخته، و خیالپردازی و ابداع مضامین تازه با دقت و موشکافی زیادی همراه گردیدهاست. در نظم و نثر سبکی خاص دارد، و از بهترین نمونههای سبک هندی بهشمار میآید.
شفیعی کدکنی در کتاب شاعر آیینهها در مورد بیدل میگوید: «بیدل را باید نماینده تمام عیار اسلوب هندی بهشمار آوریم.