خلاصه رمان همیشه شوهر

داستان رمان همیشه شوهر در مورد مردی است که همیشه شوهر بوده است. اما شخصیت اصلی داستان شخص دیگری به نام ولچانینف است که مردی مرد، ثروتمند و کمی عیاش و بسیار آشفته است. او فردی 38 ساله است که به ناگهان احساس پیری می کند. اما مشکل اصلی ولچانینف این است که گرفتار بیماری مالیخولیا شده است.

حافظه ولچانینف دچار اختلال شده و تصاویری از 10 الی 15 سال پیش به خاطر می آورد. تصاویر اتفاقاتی که فراموش کرده بود حالا با کوچکترین جزئیات پیش چشم او زنده می شوند و برخی از آن ها اکنون چیزی کمتر از جنایت به نظر نمی آیند. به همین علت ولچانینف دیگر اعتمادی به روح تاریک و مریض خود ندارد و محاکمه ای که در پیش است اوضاع او را وخیم تر می کند.

در این اوضاع بحرانی شخصیتی به نام پاول پاولوویچ ترسوتسکی که همان شخصیت همیشه شوهر است وارد داستان می شود. او به تازگی همسر خود را از دست داده و به وسیله نامه ای که پیدا کرده به سراغ ولچانینف آمده است. ترسوتسکی که مرد چندان شجاعی نیست برای مدتی ولچانینف را از دور تحت نظر می گیرد و شاهد رفتارهای مالیخولیایی و جنون آمیز او می شود. اما سرانجام به سراغ ولچانینف رفته و با او هم صحبت می شود. ترسوتسکی نامه ای پیدا کرده که در آن نشان می دهد همسرش با ولچانینف و مردهای دیگر در ارتباط بوده است و او اکنون پس از مرگ همسر به سراغ ولچانینف آمده است. اما هدف او از این کار چیست؟ آیا برای انتقام گیری آمده یا قصد دیگری دارد؟

درباره رمان همیشه شوهر

اولین چیزی که در کتاب همیشه شوهر نظر مخاطب را به خود جلب می کند عنوان آن است. در کتاب توضیح داده می شود که زن هایی وجود دارند که برای بی وفا بودن زاده شده اند و این بی وفایی پس از ازدواج آغاز می شود. ناتالیا واسیلیونا، همسر ترسوتسکی نیز یکی از همین زن ها بوده است. کسی که هرزگی را مذمت می کند و خود نیز یک هرزه است.

در مقابل این زنان نیز مردانی وجود دارند که همیشه شوهر بوده اند و از پاول پاولوویچ ترسوتسکی نیز به عنوان یکی از همین مردان یاد می شود. این افراد در زندگی خود یاد گرفته اند که فقط شوهر باشند.

پیچیدگی روابط در این داستان بسیار خواندنی است. در طول رمان این سوال به ذهن خواننده خطور می کند که آیا انسان ها توانایی تغییر را دارند و می توانند از نقشی که همیشه در زندگی داشته اند فاصله بگیرند؟

رمان همیشه شوهر از ساختار خوبی برخوردار است اما در سطح سایر آثار داستایوسکی همچون رمان های ابله و جنایت و مکافات نیست و منتقدان پس از انتشار رمان انتقادهای زیادی از او کرده و معتقد بودند داستایوسکی نتوانسته کتابی در اندازه نام خود خلق کند. اما در آن دوره نویسنده درگیر مشکلات زیادی از جمله بیماری، بی پولی، مرگ اولین فرزند و برخی شرایط سیاسی و اجتماعی بوده و این آشفتگی در اثر او نیز به چشم می خورد. از این رو کتاب همیشه شوهر اگرچه به اندازه سایر آثار نویسنده دیده نشده و بسیاری از مردم که کمتر اهل مطالعه هستند تا به حال نام آن را نیز نشنیده اند، همچنان یک اثر ارزشمند و خواندنی است که مهر داستایوسکی را بر بر پای خود دارد.

رمان همیشه شوهر همچون سایر آثار داستایوسکی دارای سبکی محکم و رسا است که در بسیاری از کشورها به زبان های مختلف ترجمه شده است. ترجمه فارسی این کتاب توسط دکتر علی خبره زاده انجام شده و انتشارات نگاه آن را به چاپ رسانده است.