خلاصه کتاب هزار خورشید تابان

هزار خورشید تابان دومین کتاب نویسنده افغانستانی-آمریکایی پس از بادبادک باز است که مانند کتاب اول او به فروش خوبی دست پیدا کرد. این کتاب به مدت 15 هفته در صدر جدول فروش نیویورک تایمز قرار گرفت.

داستان با زندگی یک مادر و دختر آغاز می شود. مریم به همراه مادر خود در یک کلبه روستایی و در فقر زندگی می کند. همه او را حرام زاده خوانده و تحقیرش می کنند. پدر مریم یک بازرگان بسیار ثروتمند است که این مادر و دختر را رها کرده و کمک خود را از آن ها دریغ می کند.

مریم پس از مرگ مادر به سراغ پدر خود می رود و مدت کوتاهی با او زندگی می کند. این مرد مریم را از خود نمی داند و سعی دارد به هر نحوی او را از زندگی خود بیرون کند. از این رو مریم را به عقد مردی به نام رشید در می آورد. رشید مردی بدخلق است و اختلاف سنی زیادی با مریم دارد. در طول سال های زندگی با رشید تنها توهین، تحقیر و کتک نصیب مریم می شود.

در ادامه دختری به نام لیلا وارد داستان می شود. این دختر فرزند یکی از روشنفکران افغان است و در ناز و نعمت بزرگ شده است. او با پسری به نام طارق رابطه ای عاشقانه دارد. طی ماجراهای بسیار این دو مجبور به جدایی می شوند. در این بین مادر و پدر لیلا نیز در جنگ داخلی کابل کشته شده و لیلا که حالا از طارق باردار است تنها می ماند. طی یک موشک باران، لیلا زیر آوار می ماند و رشید، شوهر مریم او را نجات می دهد. لیلا به عقد رشید در می آید و وارد زندگی مریم می شود. داستان اصلی از این مرحله و با گره خوردن زندگی دو زن از خانواده های مختلف آغاز می شود. مریم لیلا را مانند دختر خود می داند و امید از دست رفته اش را در او باز می یابد. سعی می کند او را از این سرنوشت که همچون سرنوشت خودش است رها کند. این دو زن با همکاری یکدیگر سعی در ایستادگی در مقابل ظلم های شوهر خود دارند. مریم تمام تلاش خود را می کند تا به لیلا زندگی دوباره بخشد. در ادامه داستان با فداکاری های زیادی از جانب مریم رو به رو می شوید.

درباره کتاب هزار خورشید تابان

خالد حسینی کتاب هزار خورشید تابان را به دو فرزند خود و تمام زنان افغان اهدا کرده است. ایده نوشتن این کتاب در سال 2003، زمانی که خالد حسینی به افغانستان سفر کرد در ذهن او شکل گرفت. او در این سفر با زنان رنجدیده افغان از نزدیک آشنا شد و با شنیدن حرف های آن ها تصمیم گرفت تا صدای این زنان که از حقوق اولیه و انسانی خود محروم هستند را به گوش دنیا برساند.

داستان این کتاب در مورد مقاومت زنانی است که دیده نمی شوند، اما در حقیقت این زنان بیشترین آسیب در جنگ و جوامعی که خشونت و جهل بر آن ها حاکم است، را متحمل می شوند. زنانی که قربانی بمب و موشک بوده و از طرفی توسط طالبان به سخت ترین مجازات محکوم شده و حق زندگی از آن ها سلب می شود. داستان کتاب از زمان حمله کمونیست ها آغاز شده و تا سقوط طالبان ادامه دارد. این رمان در مجموع روایتی از فراز و فرودهای سیاسی افغانستان و تلاش و مبارزات زنان این جامعه برای دستیابی به حقوق اولیه خود است.

از جذابیت های این کتاب، نوع قلم نویسنده است. خالد حسینی قلمی بسیار روان و ساده دارد. او داستان را به سادگی و به دور از هرگونه پیچیدگی روایت می کند. شخصیت ها سیاه یا سفید مطلق نبوده و خاکستری هستند و خواننده می تواند در موقعیت های مختلف با آن ها همذات پنداری کرده و خود را جای آن ها قرار دهد. خواندن این کتاب به همه و به ویژه به افرادی توصیه می شود که در میان رنج ها و سختی های زندگی خود را باخته و عقب نشینی می کنند.

هزار خورشید تابان از کتاب های پر فروش سال های اخیر است و در زمان انتشار در سه هفته متوالی در صدر پر فروش های آمریکای شمالی قرار داشته است. این کتاب به زبان های زیادی ترجمه شده و در ایران نیز سه مترجم اقدام به ترجمه آن کرده اند که در نوع خود بی نظیر می باشد. از میان ترجمه های موجود، ترجمه مهدی غبرائی بسیار روان و سلیس است که توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.

این کتاب پس از چاپ موفق به کسب جوایز بسیاری از جمله جایزه ملی کتاب انگلستان، جایزه بوک سنس و تندیس بهترین کتاب سال از دومین جایزه ادبی روزی روزگاری شده است.