خلاصه یک مشت تمشک

در کتاب یک مشت تمشک، حذب کمونیست در حال عضوگیری در دهکده ای واقع در جنوب ایتالیا است تا بتواند فعالیت های خود را علنی کند. مرکز فعالیت این حذب در دره سن لوگا واقع در دهکده سن لوگا می باشد. رولو دوناتیس که از اهالی دهکده است و سال ها در حذب فعالیت داشته، به عنوان مسئول دفتر این مرکز در نظر گرفته شده است.

تمام اعضای حذب نداشته های خود را در حذب جستجو می کردند و راه رسیدن به آرزوهای کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در حذب کمونیست می بینند. این حذب برای فرصت طلبان مانند نردبانی برای رسیدن به قدرت و برای مومنان آن مظهر حقیقت و عدالت اجتماعی است.

درباره یک مشت تمشک

سیلونه نویسنده و سیاستگذار ایتالیایی است که همواره در طول عمر خود مشغول مبارزه علیه فاشیست بود. او در کتاب یک مشت تمشک نیز با تکیه بر تجربیات خود به روایت یک داستان پرداخته است. خواننده در همان ابتدای کتاب با فضایی مشابه سایر داستان های سیلونه مواجه می شود. در داستان این کتاب نیز مانند سایر کتاب های او از جمله نان و شراب و دانه ریز برف در مورد احزاب سیاسی و برنامه های آن ها است و شخصیت های داستان نیز تمام تلاش خود را برای مبارزه و مغلوب نشدن دررقابت به کار می گیرند.

در این کتاب با آزاد شدن حذب کمونیست با مردانی مواجه می شویم که دلباخته آزادی و انسانیت بوده و در این بین با تشویش معنوی رو به رو می شوند. تا در انتهای کتاب این تشویش تبدیل به ایمان یا امید شود.