نویسندگان کتاب های غیر داستانی با موضوع استناد و یا ارجاع آشنا هستند. وقتی از متن و یا مقاله سایرین در کتاب خود استفاده می کنید، برای جلوگیری از هرگونه سرقت علمی و زیر پا گذاشتن اخلاق نشر باید به آن کتاب یا مقاله و شخص نویسنده ارجاع کنید. برخی مواقع این ارجاعات در درون متن و در پاورقی صورت می گیرند.
امروزه استناد در پاورقی ها کمتر شده است اما هنوز از آن استفاده می شود. یعنی نویسنده در داخل متن و در درون پاورقی استنادات خود را مطرح می کند. مثلا در کتاب هایی همچون درآمدی بر تفکر انتقادی که از نوشته های حسن قاضی مرادی است از این سبک استناد استفاده شده است. همچنین استاد شفیعی کدکنی نیز بیشتر از این روش استنادی در کتاب های خود استفاده می کند.
البته پاورقی فقط مکانی برای استنادات نیست. بلکه جایی برای توضیحات تکمیلی نویسنده در مورد مطالبی که گفتن آن ها در متن چندان ضرورت نداشته است و یا نوشتن اسامی و اصطلاحات نا ملموس خارجی در کتاب های ترجمه شده نیز مور استفاده قرار می گیرد.
برخی از افراد بر این باورند که این روش برای استناد قدیمی شده است و از آن در کتاب های خود استفاده نمی کنند و روش های دیگر را به کار می گیرند. اما همه چیز به سلیقه نویسنده بستگی خواهد داشت و هیچ اجباری در استفاده کردن یا استفاده نکردن از پاورقی وجود ندارد.
همچنین پاورقی در متون ترجمه شده نیز اهمیت زیادی دارد. زیرا به دلیل تفاوت فرهنگ زبان مبدا و مقصد ممکن است معادل سازی کلمات و یا اصطلاحات دشوار باشد. از این رو بهتر است که معادل انگلیسی کلماتی که مترجم ترجمه کرده است و یا توضیحات لازم در مورد برخی مراسم خاص هر کشور و یا اصلاحات آن ها در قسمت پاورقی نوشته شده و توضیح داده شود.