چاپ کتاب

پدر کافکا یک تاجر یهودی بود و شخصیت بسیار مستبدی داشت، به طوری که فضای خانه را به محیطی رعب آور تبدیل کرده بود. کافکا از ابتدا میل به نویسندگی داشت اما پدرش این کار را محال می دانست. از این جهت او پس از اخذ دیپلم به تحصیل در رشته شیمی پرداخت اما پس از دو هفته رشته خود را تغییر داد و حقوق را انتخاب کرد تا سرانجام در سال 1906 مدرک دکترای حقوق گرفت و به عنوان کارمند در چندین اداره مشغول به کار شد. او همواره از ساعات کاری خود شکایت داشت زیرا نوشتن را برایش دشوار می کرده است. اما او هرگز در کار خود کوتاهی نمی کرد و این از پیشرفت ها و ترفیع هایی که در کار داشت مشخص بود.

کافکا در همان سال ها کلاه ایمنی را اختراع کرد و باعث شد تلفات جانی کارگران صنایع آهن کاهش پیدا کند. او برای این اختراع مدال افتخار گرفت.

او از سال 1910 شروع به نوشتن یادداشت های خصوصی خود کرد و در آن ها از بیماری، ترس و پدر و مادر گفت و احساسات گوناگون خود را در آن ها منعکس کرد.

کافکا در طول زندگی خود چندان شناخته شده نبود و شهرت جهانی خود را مدیون دوست صمیمی اش ماکس برود است. زیرا برود به وصیت او عمل نکرد و بجای سوزاندن آثارش آن ها را منتشر کرد. که معروفترین آن ها رمان مسخ است. داستان شخصی که به یک سوسک بزرگ تبدیل می شود.

کافکا در ادبیات قرن بیستم تحول ایجاد کرد. داستان هایی که در آن ها فضاهای معمول و پیش پا افتاده به گونه ای سورئال توصیف می شوند را کافکایی می گویند. زیرا این فضاها در کارهای کافکا زیاد به چشم میخورند.

او در سال 1917 به بیماری سل دچار شد و سرانجام در سن 40 سالگی بیماری اش اوج گرفت و توان خوردن را از او سلب کرد. در آن زمان تزریق وریدی نیز رایج نبود و گرسنگی موجب مرگ کافکا شد. از آثار مشهور او می توان به محاکمه، رمان ناتمام قصر و داستان های کوتاه کافکا اشاره کرد.