کتاب غرب زدگی از بحث برانگیزترین کتاب های نوشته شده توسط جلال آل احمد است که یک نسخه آن در سال 1340 به چاپ رسید و در حالی که نسخه کامل تر آن در سال 1343 آماده چاپ بود، توقیف شد.
آل احمد در این کتاب ورود مدرنیزاسیون به زندگی ایرانی ها را بررسی کرده است. او با مدرن بودن مشکلی ندارد و همواره به دنبال جامعه ای پویا می باشد و از درجا زدن متنفر است. حرف او این است که پذیرش مدرنیزاسیون بدون فراهم بودن بستر آن در جامعه عواقب خوبی را به دنبال ندارد.
او در این کتاب تضادهای به وجود آمده به دلیل ورود ناگهانی صنعت به ایران و ناهنجاری های ایجاد شده در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را بی پرده روایت کرده است. از نظر آل احمد غرب زدگی مانند وبا زدگی است. آدم ها ریشه قوی ندارند، یعنی به هر چیزی اعتقاد ندارند اما بی اعتقاد مطلق هم نیستند و به افراد نان به نرخ روز خور تبدیل شده اند که وقتی خر آن ها از پل عبور کند دیگر پل برای آن ها اهمیتی ندارد.
آل احمد در این کتاب سعی در بدگویی و انکار غرب ندارد بلکه دغدغه او این است که تغییر بدون زمینه و پشتوانه را بزرگترین تهدید برای جامعه می داند و روی سخن او با اشخاصی است که با تغییر سبک زندگی دچار بی هویتی می شوند و اصالت خود را گم می کنند و بوی هیچ می دهند.
آن زمان نقدهای زیادی به این کتاب وارد شد اما اگر آن را درک کنیم آل احمد را به خاطر مطرح کردن چنین موضوعی خواهیم ستود.