به نوشته ها و سروده هایی که مختص کودکان و نوجوانان است ادبیات کودک و نوجوان می گویند. این ادبیات شامل بخش شفاهی فرهنگ عامه نیز می باشد، مانند لالایی ها و قصه ها، و همچنین داستان ها، اشعار و نمایشنامه ها، و نیز داستان ها و اشعاری در زمینه دین و دانش اجتماعی را شامل می شود.
ویژگی ها
از ویژگی های مهم این ادبیات این است که به رشد شخصیتی خواننده کمک می کند و با زبان و ادبیات ساده با تخیل و تجربیات آنها مناسب است. اغلب این نوشته ها با تصویر پردازی همراه است تا بخشی از پیام را با تصاویر به کودکان القا کند.
اهداف
از مهمترین اهداف این ادبیات علاقه مند کردن کودکان و نوجوانان به کتاب، سرگرم کردن آن ها، ایجاد صلح در دنیا و کمک به کودکان و نوجوانان در خودشناسی و ایجاد ارتباط با افراد است.
سرچشمه ادبیات کودک
همانطور که فرهنگ عامه یا فولکلور سرآغاز اکثر هنرهاست، سرآغاز ادبیات و به ویژه ادبیات کودک نیز می باشد. لالایی ها، افسانه های کهن، قصه ها، داستان های اسطوره ای، همگی اساس ادبیات کودک را تشکیل میدهند. در نتیجه سرچشمه این ادبیات در فرهنگ عامه است و قدمت بسیار دیرینه ای دارد. اما ادبیات کودک به شکل امروزی خود از قرن هفدهم میلادی با چاپ شدن کتابی به نام "جهان مرئی در تصاویر" نوشته کومنیوس آغاز شد. تا قبل از آن کودک را انسان کودک می پنداشتند و ادبیاتی مختص او وجود نداشت. در قرن نوزدهم تصویرگری در کتاب های کودک رایج شد و این ادبیات در قرن بیستم میلادی به تکامل رسید.
ادبیات کودک و نوجوان در ایران
اگرچه ایرانیان همواره در نوشته های خود به تربیت کودکان تاکید داشتند اما همیشه به آینده آن ها بیشتر از حال توجه می کردند و می توان گفت که ادبیات کودک به شکل کنونی به بیش از سی سال تجاوز نمی کند. اولین فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان در قرن هفتم هجری توسط ابونصر فراهی نوشته شد و نصاب الصبیان نام داشت. این کتاب یک کتاب شعر بود که به کودکان کمک می کرد با استفاده از اشعار عربی یاد بگیرند.
نقطه عطف ادبیات کودک در ایران
سال 1340 نقطه عطف ادبیات کودک و نوجوان بود. در این سال تغییرات اساسی در کتب درسی ایجاد شد و روش تدریس های جدید به وجود آمد و موجب رشد جمعیت کتابخوان شد. به نیازهای کودکان و نوجوانان توجه بیشتری شد و در کل این دوره برای ادبیات کودک و نوجوان دوره تازه ای بود.