رمان چراغ ها را من خاموش میکنم اثر زویا پیرزاد نویسنده ایرانی ارمنی تبار است که در سال 1380 به چاپ رسید و تا کنون بیش از هشتاد بار به چاپ رسیده است.
رمان چراغ ها را من خاموش می کنم که یکی از رمان های پر فروش عصر حاضر است در مورد زنی ارمنی به نام کلاریس است که با همسر و فرزندان خود در آبادان زندگی می کند. او با آمدن یک مرد غریبه و سکونتش در همسایگی کلاریس دچار شک و تردید در زندگی خود می شود. امیل به همراه مادر و فرزند خود امیلی، به خانه ای در همسایه ای خانه کلاریس و خانواده اش نقل مکان می کنند. امیل یک مرد چهل ساله است که همسر خود را از ست داده است. باب آشنایی این دو خانواده از اینجا آغاز شده و دوستی ای بین کلاریس و امیل شکل می گیرد.
کلاریس یک زن خانه دار است و در طول 17 سال زندگی زناشویی، همسر و مادری فداکار بوده و همیشه به خواسته های اطرافیان خود اهمیت داده و برای آن ها از جان مایه گذاشته است. برخورد متفاوت امیل از همان ابتدا نظر کلاریس را به خود جلب می کند و باعث می شود که او نگاهی دوباره به زندگی خود داشته باشد. حال این احساس در او به وجود آمده است که اطرافیان به حضور همیشگی او عادت کرده و وجود او را نایده می گیرند. او خستگی ناشی از کارها و وظایف خود در تمام این سال ها را حس کرده و احساس خستگی می کند. از این که هیچگاه فرصت کافی برای رسیدن به خواسته ها و پرداختن به علایق خود را نداشته و دیگران نیز برای او هیچ کاری انجام نداده و او را در این راه یاری نکرده اند، ناراحت و غمگین می شود.
این زن مدت ها است که از جانب آرتوش، همسر خود، احساس محبت و صمیمیتی حس نکرده است. امیل بر خلاف آرتوش و درست مانند کلاریس عاشق کتاب و شعر است. او نیز تنهاست و به دنبال یک دوست با کلاریس احساس صمیمت می کند. کلاریس کم کم احساسات جدیدی نسبت به امیل پیدا کرده و خود را در دو راهی حس می کند.
داستان رمان چراغ ها را من خاموش می کنم حول محور زندگی روزمره و کسل کننده یک زن ارمنی به نام کلاریس می چرخد و زندگی او را به خوبی به تصویر می کشد. شاید این رمان از اولین رمان های است که زن و روزمرگی ها و دغدغه های او را به این شکل روایت کرده است و به خوبی توانسته است با توصیفات ریز و دقیق خود احساسات زنانه را به خواننده انتقال دهد.
این زن یک مادر است که عاشق خانواده خود است و انقدر درگیر اعضای خانواده است که خود را فراموش کرده است. مانند بسیاری از زنان ایرانی که خواسته های خانواده را به خواسته های خود ارجح می دانند و خود را از یاد می برند. زنی که همه به حضور او عادت دارند و توقع دارند که مواقع سخت به داد آن ها برسد.
از جذابیت این کتاب این است که شخصیت ها در آن به خوبی توصیف شده اند و صحبت های راوی و کشمکش های درونی اش بسیار جالب هستند. شاید این کتاب بیشتر مناسب زنان باشد و مردها از خواندن آن خسته و کمی گیج شوند.
رمان چراغ ها را من خاموش می کنم تا کنون به چندین زبان از جمله انگلیسی و فرانسوی ترجمه شده است و چندین جایزه از جمله جایزه بنیاد هوشنگ گلشیری را از آن خود کرده است.