نوشتن رمان مرشد و مارگریتا به قلم نویسنده روسی، میخائیل بولگاکف به مدت سیزده سال طول کشید. بولگاکف نوشتن این کتاب را از سال 1928 شروع کرد و تا 1940 ادامه داد.
بولگاکف چهار ماه پس از اتمام کتاب از دنیا رفت و فرصت چاپ آن را پیدا نکرد. تنها خانواده او از این موضوع اطلاع داشتند و پس از گذشت 25 سال توانستند اجازه انتشار کتاب را به دست آوردند. پس از انتشار در شب اول سیصد هزار نسخه از آن به فروش رسید و سپس قیمت هر نسخه آن به صد برابر قیمت اولیه رسید. تا به حال مقالات و کتاب های زیادی در مورد این کتاب نوشته شده است. رمان دارای فضایی رئال و سورئال است و مضمونی تاریخی سیاسی دارد.
داستان دارای دو خط اصلی است که هر دو از زبان سوم شخص روایت شده است. داستان اول زمانی آغاز می شود که شیطان ر زمان حکومت استالین وارد روسیه می شود. داستان دوم نیز در مورد یکی از قیصرهای روم است. عشق مرشد و مارگریتا از داستان های فرعی کتاب است که داستان اول و دوم را به یکدیگر پیوند می دهد.
رمان مرشد و مارگریتا کتابی عمیق است که خواندن آن مقداری دشوار است و پس از اتمام آن عمیقا به فکر خواهید رفت. در این کتاب به مسائل مختلفی از جمله نقد اوضاع سیاسی حاکم، مافیای ادبی و سیستم فکری خشک مردم در آن زمان پرداخته است. در جای جای این کتاب فضای سورئال را حس خواهید کرد. این رمان از نظر بسیاری از منتقدان یکی از بهترین آثار ادبی روسیه است.